The Last Of Us یکی از بازیهای یونیک دوستداشتنی ۱۰ سال گذشتهست که نه تنها نیازی به بازی دوم نداشت بلکه در مقابل ایده وجود بازی دوم هم مقاومت میکرد داستانش بیشتر به خاطر جذاب و پر ادویه بودنش کامله اما ناوتی داگ با بازی The Last of Us Part II بر این چالش فائق اومد و نه تنها یه داستان پیچیده و به شکل بیرحمانهای احساسی ارائه کرد که یه دلیل برای وجود داشتنش میداد بکله تونست یه تحول عمیق در گیمپلی اکشن و سوم شخص پنهان کاری بازی اول به وجود بیاره.
از همین اول قول میدم بیشتر از چیزی که سونی در گیم پلی و تریلر بازی The Last of Us Part II بهمون نشون داده اسپویلری در این نقد و بررسی در کار نباشه بازی دوم به نظر ساده شروع میشه ماجرای بازی تقریباً ۴ سال بعد از پایان د لست آو آس اتفاق میفته و الی بزرگتر و عصبانیتر و هنوز مصون رو وارد یه ماجراجویی انتقامجویانه میکنه و روی مجموعه اتفاقات خشونت آمیزی تمرکز میکنه که میتونه به اندازه هر عفونتی انسان رو آلوده کنه همینطور که به یه چیز دور از دسترس و جاهطلبانه تبدیل میشه دانسته، خودش رو به سمت المانهای این ژانر سوق میده چیزهایی مثل گناهکار دونستن و انتقام اجتنابناپذیر با عنوان چشم در مقابل چشم بازیها معمولاً به ما این قدرت رو میدن که انتخاب کنیم چه اتفاقی میفته و اینطوری تعریف میشن.برای مشاهده ادامهمطالب اینجا کلیک کنید